{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
work station
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
ایستگاه یا بخش کاری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
محل کار
۰
۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
ايستگاه كاري، منطقة كاري
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ایستگاه کاری
معنی work station, معنی صخقم سفشفهخئ, معنی work station, معنی اصطلاح work station, معادل work station, work station چی میشه؟, work station یعنی چی؟, work station synonym, work station definition,
معنی mourning
,
ترجمه mourning
به فارسی,
معنی save
,
ترجمه save
به فارسی,
معنی ground state
,
ترجمه ground state
به فارسی,
معنی دربدن فرو کردن گوشت، مغز میوه، جسم، شهوت، جسمانیت، حیوانیت، بشر
,
ترجمه دربدن فرو کردن گوشت، مغز میوه، جسم، شهوت، جسمانیت، حیوانیت، بشر
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی